مرکّب از: بی + قول، بی گفتار، کلاه علامت منصب و مقام است و بی کلاهی کنایه از فقد مقام. در مقابل کلاهدار و صاحب کلاه کنایه از صاحب تاج است به معنی پادشاه: مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم شهان بی کمر و خسروان بی کلهند. حافظ
مُرَکَّب اَز: بی + قول، بی گفتار، کلاه علامت منصب و مقام است و بی کلاهی کنایه از فقد مقام. در مقابل کلاهدار و صاحب کلاه کنایه از صاحب تاج است به معنی پادشاه: مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم شهان بی کمر و خسروان بی کلهند. حافظ
عمل و حالت بی پول، رجوع به مادۀ قبل شود، بدون رد کردن، بدون شک، فوراً و فی الفور، (ناظم الاطباء)، - بی حرف پیش، (در تداول عامه) تعویذگونه ای است که پیش از عمل و اقدام یا کاری که کنند یا واقع شود گویند چه معتقدند کاری را که از پیش از وقوع آن خبر دهند آن نخواهد شد، (یادداشت بخط مؤلف)
عمل و حالت بی پول، رجوع به مادۀ قبل شود، بدون رد کردن، بدون شک، فوراً و فی الفور، (ناظم الاطباء)، - بی حرف پیش، (در تداول عامه) تعویذگونه ای است که پیش از عمل و اقدام یا کاری که کنند یا واقع شود گویند چه معتقدند کاری را که از پیش از وقوع آن خبر دهند آن نخواهد شد، (یادداشت بخط مؤلف)